روایتی از گیلان: بازگشتهام از سفر، سفر از من بازنمیگردد...

راوی: رابینو زنگانه
من رابینو هستم، یک طبیعتگرد که تقریبا هیچ آخر هفتهای را نمیتوانم بدون گشتوگذار کشف دیدنیهای جدید به آخر برسانم. سفر به گیلان تجربه تازه من یکی از این ماجراجوییها بود، آمادهاید با هم همسفر خاطرات یک تعطیلات دلچسب در گیلان شوید؟!
پس بار سفر را ببینید که با هم برویم به دل گیلان هفتاد رنگ و هفتاد مزه و زیبا! این سفر قرار بود 4 روز طول بکشد، اما ما 8 روز مهمان گیلان بودیم، با من بیایید تا بگویم چرا...
آغاز سفری بیپایان به گیلان
سفر ما به گیلان قرار بود یک سفر 4 روزه باشد؛ سفری از جنس طبیعت سبز گیلان، خانه های زیبای گیلانی، ییلاقات دلربای تالش و مردمانی از جنس مهربانی.
مبدا سفر ما استان گلستان بود و سفر ما با 12 ساعت رانندگی از بین جادههای سبز و پر پیچ و خم به سمت گیلان شروع شد، اولین مقصد: جاده و شهر سبز و سفید اسالم!
برای رسیدن به اسالم ما جادهای را انتخاب کردیم که از کنار و انزلی و خانههای رنگارنگش رد شویم، البته از رشت و فومن هم میتوانستیم بگذریم اما در آن صورت لذت دیدن انزلی زیبا از دست میرفت! اولین اقامتگاهی که تصمیم گرفتیم بار سفر را در آن زمین بگذاریم و استراحتی کنیم، اقامتگاه آویشار در اسالم بود.
درباره جاهای دیدنی گیلان بیشتر بخوانید.

میزبان ما در آویشار با یک عصرانه رنگارنگ که طعم و عطر گیلان را میشد از آن حس کرد، منتظر ما بود و با یک نگاه به سفره عصرانه و به یک چشم به هم زدن برنامه ما در اسالم کنفیکون شد!
ما در بدو ورود به اقامتگاه آویشار تمام برنامهریزیهای سفرمان را تغییر دادیم و تصمیم گرفتیم دو روزی را که به گشتوگذار در منطقه تالش اختصاص داده بودیم را تنها و تنها مهمان خانه آویشار باشیم و مست از آن همه رنگ و عطر زندگی شویم.
اما در ادامه با من همراه باشید تا برایتان بگویم میزبان خونگرم این اقامتگاه با برنامهریزی دقیقش هم لذت ماندن در اقامتگاه را دو چندان کرد و هم همه جاذبههای اطراف را به ما نشان داد و همین شد که برنامه 4 روزه سفر ما به گیلان 8 روزه شد!

اقامتگاه آویشار، تجربه ناب زندگی در گیلان بود!
اول بیایید با هم در اقامتگاه آویشار و اطرافش قدمی بزنیم تا ببینید چطور این اقامتگاه دل و عقل و هوش را یکجا میرباید. اقامتگاه آویشار در نزدیکی شهر اسالم در گذشته یک مرغداری بسیار بزرگ بوده است که سالهای سال تعطیل شده بود و با ذوق بسیار زیاد صاحبان آن حالا تبدیل به اقامتگاه بومگردی شده است.
در حقیقت صاحبان این مرغداری تصمیم بر این گرفتند سولههای این مرغداری را به یک هتل بوم گردی تمام عیار تبدیل کنند و تمامی تجربههایی را که یک مهمان از فضای یک اقامتگاه می خواهد، در یک فضای ۷ هکتاری فراهم کنند.
باغ کیوی، مزرعه برنج، مرغ و خروس و گاو و گوسفند، فضای بازی کودکان، فضای استراحت در باغ آلو و مرکبات، واحدهای تمیز و دلباز اقامتی، رستوران مجهز و از همه مهمتر غذاهای خوشمزه گیلانی، همه و همه در حیاط آویشار کنار هم است، من که میگویم اگر نه هیچ جا ولی کمتر جایی میشود تجربهای به این نابی از زندگی در دل طبیعت را داشت!
هرچه از آویشار بگوییم، تمام نمیشود پس برویم سراغ ادامه داستان سفرمان. بعد از آنکه عصرانه جانانه نوش جانمان شد و به حق تمام خستگی مسیر را از تن ما به در کرد، در واحدهای اقامتی مستقر شدیم. اقامتگاه آویشار را چهار واحد اقامتی مجهز تشکیل میدهد که نامهای آن مزین شده با نام شاعران ایرانی است.
ما در واحدهای جامی و سعدی اقامت داشتیم که هر واحد یک سالن بسیار بزرگ و دو اتاق خواب، حمام و سرویس بهداشتی و آشپزخانه دارد. ملحفههای تمیز و شسته و رختخوابی که بوی تازگی میداد آنچنان شما را دعوت به یک چرت عصرگاهی میکند که سخت بتوانید در برابرش مقاومت کنید.
میزبان قبل از رسیدن ما در واحد میوه و آجیل هم گذاشته بود که تا آویشار یک اقامتگاه همه چیز تمام باشد و دل کندن از آن سختترین کار دنیا!
بعد از مستقر شدن در اقامتگاه و کمی استراحت همه ما به حیاط اقامتگاه رفتیم. شب بود و باران نرم نرم خاک حیاط را خیس میکرد و بوی خاک و برگ باران خورده همان چیزی است که یک سفر گیلان را تکمیل میکند.
ما که نمیخواستیم حیاط را ترک کنیم اما بوی مرغ لونگی و میرزا قاسمی و کشک بادمجانی که میزبان کنار انواع ترشیجات گیلانی کنار هم ردیف کرده بود، کاری کرد که ندانیم چطور و کی سر از رستوران اقامتگاه درآوردیم؛ همه چیز آن شب مزه بهشت میداد.
در زیر عکسی برایتان میگذارم تا هم چهره آقا بهزاد میزبان ما را ببینید و هم رنگ و روی غذا دلتان را آب کند.

بعد از شام رفتیم برای آنکه با یک خواب عمیق خستگی راه را از تن بیرون کنیم و به جایش خوشی بودن در گیلان زیبا را بنشانیم. همانطور که گفتیم ما برنامهای برای رفتن از اقامتگاه نداشتیم و اینطور شد که روز دوم سفرمان را تماما در فضای اقامتگاه گذراندیم و به گشتوگذار در باغ اقامتگاه و همکلامی با میزبانان مهربان مشغول شدیم. همراه با میزبانمان به چیدن سبزیجات از باغ و آمادهسازی صبحانه و ناهار و شام پرداختیم و یک روز جذاب را که همراه بود با بارانی نرم و هوای دلانگیز شمالی به شب رساندیم.
تماشای دو ساحل و سورتمهسواری در فاصلهای اندک با اقامتگاه
روز سوم اما میزبان دستمان را گرفت و ما را برد به ساحل گیسوم و قرق. فاصله این دو ساحل تا اقامتگاه حدودا یک ربع ساعت رانندگی بود و دیدنش انصافا میارزید؛ دو ساحل تمیز و زیبا با ترکیب دریا و جنگل.
بعد از دیدن دو ساحل به اقامتگاه برگشتیم، اما نگفتیم دقیقا چه شد که برنامه سفر 4 روزه به یک برنامه سفر 8 روزه تغییر پیدا کرد. از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، هر چه بیشتر میگذشت دستپخت خانم اسکندری همینطور یک روز یک روز به سفر ما افزود! اگر رژیم خاصی را دنبال میکنید این اقامتگاه برنامههایتان را تغییر میدهد.
بعد از ناهار، به سمت سورتمه تالش رفتیم و حسابی میان درختان سر به فلک کشیده سُر خوردیم.
اگر راهی گیلان شدید، میتوانید غذایتان را در یکی از این بهترین رستوران های گیلان صرف کنید.

آبشار ویسادار و شبمانی در تکهای از بهشت روی زمین!
روز چهارم سفر، به آبشار ویسادار رفتیم یک آبشار زیبا که صد حیف در میان تلی زباله گرفتار بود. البته که آبشار و مسیرش زیبایی وصفناپذیری داشت. فاصله این آبشار هم تا اقامتگاه آویشار 45 دقیقه با ماشین بود.

بعد از دیدن آبشار ویسادار به سمت ییلاق مریان حرکت کردیم. برنامهای که میزبان برای ما چیده بود، اقامت در ویلای شخصی خودش در ییلاق مریان بود؛ یک ییلاق تاریخی و پر از جاذبههای عجیب و غریب با فضایی که تلفیقی است از دشت و جنگل و ابر و مه و باران.
خود را به دست میزبان راه بلد و پیچ و خمهای جاده کوهستانی سپرده بودیم و یقین داشتیم داریم به سمت زیباترین نقطه گیلان حرکت می کنیم؛ به ییلاق مریان که رسیدیم، در میان مه غلیظ غروب غرق شدیم.
هنگام گرگ و میش بود و صدای زنگوله گله ی گوسفندان و صدای سگها از اطراف در ییلاق میپیچید و یک فضای رعب و وحشت همراه با لذت داشت. به ویلای شخصی میزبان که رسیدیم همه چیز برای ما تازگی داشت. همان جا یک بار دیگر ما را غرق مهربانی فراوان خود کرد و برایمان یک ماهی کبابی جانانه برای شما تدارک دید که انصافا انتظارش را نداشتیم. به هر حال اگر گیلان بروید و ماهی کبابی شمالی را نخورید، انگار گیلان را ندیدهاید و در زندگیتان این بهشت را تجربه نکردهاید.
خلاصه ماجرا اینکه بعد از صرف شام و گپ و گفت روی ایوان ویلا که همراه بود با خنکی عجیب و غریب ییلاق به خواب رفتیم تا فردا را پرانرژی شروع کنیم.
مریان، تکهای از تاریخ گمشده ایران
فردای آن روز بعد از صرف صبحانه به گشت و گذار در ییلاق مریان پرداختیم. برای کسانی که به ییلاق مریان نرفتهاند، جالب است بدانند مریان سرگذشت بسیار عجیب و غریبی در دورههای مختلف تاریخی داشته است. این ییلاق مسیر تردد تاجرانی بوده است که از منطقه خلخال به طوالش میآمدند و در بازارهای بین راهی در این ییلاق توقف میکردند. همین رفت و آمدها باعث میشود سردار امجد در دورهای از تاریخ در این ییلاق کاخی برپا میکند که هم اکنون بقایایی از این کاخ موجود است. ما بخشی از روز را به دیدن این کاخ گذراندیم و بخشی دیگر را به دیدن حمام قدیمی این ییلاق که تکنولوژی آن همانند حمام فین کاشان بود. بخش دیگری از روز را هم به دیدن طبیعت زیبای اطراف آن گذراندیم و دوباره به اقامتگاه آویشار بازگشتیم.



اکنون روز ششم سفر را در اقامتگاه آویشار تجربه میکردیم و امروز روز خداحافظی بود. هر چند میزبانان ما علاقهای به خداحافظی نداشتند و ما هم بیش از آنها علاقهمند به ماندن در اقامتگاه بودیم ولی یک اقامتگاه دیگر و میزبانان دیگر منتظر ما بودند که قرار بود در دو روز آخر سفر به دیدار آنها برویم.
ما بعد از صرف صبحانه از اقامتگاه آویشار خداحافظی کردیم و به سمت صومعهسرا رفتیم. اقامتگاه بعدی که منتظر ما بود اقامتگاه ریژنه بود، یکی دیگر از اقامتگاههای جذاب گیلان.
مقصد دوم؛ اقامتگاه ریژنه با طعم ماهی دودی و صدای اردک و خروس
نزدیک ظهر به اقامتگاه ریژنه رسیدیم، یک اقامتگاه زیبا که درست وسط مزارع برنج قرار دارد و محصور شده با جنگل و برکه و مرغ و خروس و مرغابی، جایی که دقیقا بو و طعم اصالت گیلان را می دهد.
به اقامتگاه که رسیدیم همه چیز ما را مجذوب خود کرده بود؛ از رفتار و اخلاق و روی خوش میزبان گرفته تا فضای دلچسب و بکر اقامتگاه. همین که به اقامتگاه رسیدیم ناهار روی میز وسط حیاط انتشار ما را میکشید، ماهی و برنج گیلانی، زیتون پرورده، زیتون شور، اشپل ماهی، ترشیجات خوشمزه و ... .

اقامتگاه ریژنه در روستای مرکیه و در دو کیلومتری گوراب زرمیخ قرار دارد؛ یک اقامتگاه زیبا وسط ۶۰۰۰ متر حیاط شخصی که یک قسمتی از آن را رودخانه و جنگل و قسمتی دیگر را برکه آب و مرغابی و اردک تشکیل میدهد، با دو واحد اقامتی به نام های ریژنه و وینه و یک آشپزخانه کوچک که میزبان در آن غذای مهمانان را آماده میکند.
در گوشهای از حیاط یک آلاچیق زیبا قرار دارد و در گوشهای دیگر پل چوبی روی رودخانه و از گوشهای دیگر صدای مرغ و خروس و اردک و... گوش شما را نوازش می کند.
بعد از صرف ناهار در واحدهای اقامتی مستقر شدیم و بعد از استراحت کوتاهی به حیاط آمدیم و در کنار برکه نشستیم و تا شب از هوای زیبای منطقه ریههایمان را سرشار کردیم.

چرا صومعهسرا بهترین نقطه برای اقامت در گیلان است؟
روز هفتم سفرمان را بعد از حدود یک ساعت و نیم رانندگی در جادههای زیبای روستایی صومعهسرا و فومن به گشتوگذار در ماسوله گذراندیم. چیزی که متوجه آن شدیم این بود که شهر صومعهسرا در مرکزیترین نقطه گیلان قرار دارد و همین باعث میشود از آنجا به تمام جاذبه های گردشگری گیلان دسترسی داشته باشید؛ ماسوله و قلعه رودخان، ماسال و ییلاقات آن و بندر انزلی و مرداب انزلی همه و همه حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم تا صومعهسرا فاصله دارند که نکته قابل توجهی بود.
ماسوله شهر بسیار زیبایی بود که ما برای اولین بار تجربه گشتوگذار در آن را داشتیم.
ماسوله یکی از زیباترین روستاهای ایران است.

بعد از گشتن در ماسوله به اقامتگاه برگشتیم و بعد از استراحت کوتاهی به ماسال رفتیم. مسیر تا ماسال هم کوتاه بود. با حدود ۱۰ دقیقه رانندگی به شهر ماسال رسیدیم و بعد از 45 دقیقه رانندگی و گذشتن از پیچ و خمهای جاده جنگلی ماسال ییلاقات ماسال پیش رویمان ظاهر شد. ییلاق اولسبنگاه و ییلاق سوئه چاله با آن مه و ابر که انگار آدم را در خودش غرق میکند، ما را چند ساعتی سرگرم خود کرد. اینجا شاید بیشتر از هر جای دیگری عکاسی کردیم.

نکاتی از سفر برای به همراه داشتن...
سفر ما در روز هشتم به پایان رسید و ما برگشتیم به همان زندگی همیشگی تا برنامه سفر دیگری را بریزیم و زندگی را با تمام وجود تجربه کنیم. من در این سفر گیلان چیزهای تازهای را کشف کردم که اینجا با شما به اشتراک میگذارم:
۱- اگر میتوانید برای سفر به گیلان مدت زمان مشخصی را تعیین نکنید. چون مهماننوازی گیلانیها و جاذبه های گردشگری آن به شما اجازه این را نمی دهد که آنجا را ترک کنید.
۲- هیچ وقت برای سفر به استان گیلان دیر نیست. گیلان هیچ فصل خاصی برای سفر ندارد. هر فصلی را برای سفر به گیلان انتخاب کنید، شگفتیهایی خواهید دید که شما را میخکوب خواهد کرد.
۳- حتما برای سفر به گیلان برنامه دیدن جلگه، دریا، کوهستان و برنامه دهگردی داشته باشید. مشخصا جاذبه های استان گیلان هم در نزدیکی دریا زیباست؛ هم جلگه و هم کوهستان.
۴- جذابیت اقامتگاه های گیلان اول به کیفیت میزبانی آن است و بعد به نوع اقامتگاه. پس اگر خواستید اقامتگاهی را برای سفر گیلانتان انتخاب کنید، میزبانی را در اولویت قرار دهید و از ما میشنوید خودتان را از لذت اقامت در بومگردیها و کلبههای محلی گیلان محروم نکنید!
و نکته پایانی : وقتی به گیلان سفر می کنید سعی کنید گیلان را زندگی کنید نه سفر!
اگر از همسفری با رابینو لذت بردید از ما میشنوید، داستان سفرش به فیلبند را هم از دست ندهید. سفر فیلبند رابینو مثل هر سفر دیگری نیست! به شما میگوید کجا بمانید، کجا بروید و چطور گاوبانگی را از نزدیک تجربه کنید!
در بخش لیدر جاباما هر بار همراه تجربه یک لیدر، سفرگرد یا طبیعتگرد حرفهای میشویم و خودمان را میسپاریم به پیچ و خم جاده و دیدن دیدنیها از چشم او. لیدرهای جاباما به شما میگویند چطور سفر کنید، چطور از سفر لذت ببرید و چطور سفر را زندگی کنید!