این مطلب به‌روزرسانی می‌شود.


قرنطینه و دوری از عزیزان و خانه‌نشینی کم کم دارد پا به یک سالگی می‌گذارد و هرچه او بزرگتر می‌شود، ما دلتنگ‌تر و خسته‌تر.


اما چاره چیست؟ باید صبوری کرد و ایمان داشت به مثل معروف این نیز بگذرد.


در این روزها باید هم‌قدم شویم تا از هر ظرفیت و بنیه‌ای برای تزریق انرژی و امید به یکدیگر استفاده کنیم. اجازه ندهیم که دوستان و نزدیکانمان از ادامه مسیر مراقبت از خود و دیگران سر باز زنند و سلامتی‌شان در معرض آسیب قرار بگیرد.


ما در جاباما از روز اول شروع پاندمی کرونا، بر اساس وظیفه و مسئولیت اجتماعی‌مان تلاش کردیم تا به شکل‌های مختلف آگاهی‌رسانی کنیم. توصیه ما از روز اول تاکید بر اهمیت سلامتی و تعویق سفر به روزهای بعد از کرونا بود.


بارها و بارها در رسانه‌های اجتماعی گفتیم که این روزها قطعا می‌گذرد و طبیعت منتظر ما خواهد بود تا به آغوشش برگردیم و سال بعد هم آسمان همین رنگ است.


امروز اما، با به درازا کشیدن کرونا و رکود و خستگی ناشی از آن، نگرانی اصلی ما آن است که افراد بسیاری مسیر توجه به سلامتی و رعایت قرنطینه و مراقبت‌های پزشکی را در نیمه راه رها کنند و زندگی عادی را از سر گرفته و به سفر و گردشگری بپردازند، که این امر باعث رشد بیش از پیش تعداد مبتلایان خواهد شد.



سفر با پانته‌آ
کاشان - ابیانه


از آنجایی که امید به آینده و انگیزه یک کلید اساسی برای مقابله با رخوت این دوران است، ما سعی کردیم با راه‌اندازی یک طرح جدید این انگیزه را نه تنها برای مردم دلتنگ سفر، بلکه برای میزبانانی که ماه‌هاست چشم به راه میهمان نشسته‌اند ایجاد کنیم.


در این طرح، پانته‌آ، سفیر جاباماست، به شهرهای مختلف و نقاط دور و نزدیک سفر می‌کند و از جاذبه‌های گردشگری و شرایط شرق و غرب و شمال و جنوب ایران برای ما می‌گوید.


دوربین پانته‌آ چشم ما می‌شود تا از طریق او علاوه بر اینکه بخشی از دلتنگی سفرمان مرتفع شود، اشتیاق به گردشگری نیز در ما زنده بماند تا برای سفرهای بعد از کرونا برنامه‌ریزی کنیم.


پانته‌آ در کوچه پس کوچه‌های شهرها و روستاهای ایران قدم می‌زند، پای حرف مردم می‌نشیند و از زندگی و روزگار میزبان‌ها برای ما می‌گوید.


ما در اینجا سفرهای پانته‌آ را برای شما روایت می‌کنیم:


سفر به شیراز 20 آذر 99


به قول زنده یاد بیژن سمندر، شیرازو میگن نازه واسی آفتو جنگش، این آفتاب جنگ شیراز هم از همان لحظه ورود پانته‌آ، به گرمی از او استقبال کرد.



سفر با پانته‌آ شیراز


روز اول


بعد از یک سفر 15 ساعته با قطار، اقامتگاه سهراب، میزبان خوبی برای ورود پانته‌آ به شیراز و رفع خستگی‌های راه بود.


سهراب اقامتگاهی است با 9 اتاق زیبا  و پنجره‌های چوبی رنگارنگ رو به حیاط، با فضایی آنچنان دلنشین که می‎توانی ساعت‌ها به آن خیره شوی و از آرامشی که نصیبت می‌شود لذت ببری.





کوچه‌پس‌کوچه‌های کاهگلی منتهی به اقامتگاه و بافت شهر شیراز، پانی را ترغیب به پیاده‌روی‌های طولانی مدت در این شهر میکرد. چرا که هرچه بیشتر راه میروی، بیشتر و بهتر با روح شهر آشنا می‌شوی، با مردم احساس دوستی می‌کنی و از جزئیات مسیر کیفور می‌شوی.


در روز اول شیراز با پانی در باغ عفیف آباد قدم زدیم و از زیبایی درختان نارنج سرمست شدیم. هرچند مجازی بود اما خب وصف العیش، نصف العیش.


بخاطر شرایط کرونا، عمارت شاپوری، حافظیه و باغ ارم را از پشت درهای بسته دیدیم و اما از پشت همان درهای بسته گرم صحبت با مردم شیراز شدیم.


 روز اول اینگونه گذشت.



سفر با پانته‌آ شیراز


روز دوم


میزبان روز دوم پانته‌آ، اقامتگاه سنتی فروغ مهر شیراز بود. جایی در نزدیکی بازار وکیل و خانه فروغ الملک. صبح روز دوم با بازارگردی و قدم زدن میان حجره‌های بازار وکیل شیراز شروع شد. درمقایسه با پاساژهای لوکس و بازارهای مدرن امروزی، بازار وکیل حس و حال عجیبی داشت، گویی بخشی از تاریخ ایران قدیم را ورق میزنیم.


برای رفع خستگی و گرسنگی هم چه چیز بهتر از کلم پلو با سالاد شیرازی.


در ادامه روز دوم با پانته‌آ رفتیم به زیارت آرامگاه شاهچراغ. صحنی آرام و خلوت و صدای فواره حوض میان صحن و تک و توک مردمی که در گوشه کنار برای برآورده شدن حاجت دعا می‌خواندند.



سفر با پانته‌آ شیراز



روز سوم


پانته‌آ صبح روز سوم را در اقامتگاه «هفت رنگ» اما هفتاد رنگ بیدار شد. جایی در قلب شیراز که مثل طفل خلف این شهر، صفات نیکویش را به ارث برده است. حیاطی با حوض و نارنج و صندلی‌های چوبی رنگ رنگ. یک جلوه کوچک از این شهر. یک مشتی نمونه خروار.


امروز روز قشنگی بود. پانته‌آ دیگر پشت درهای بسته حافظیه نماند. یلدا را با نم باران در حافظیه گذراند و ما را هم در این حال خوب شریک کرد.


روز سوم سفر پانته‌آ یک بازارگردی جذاب بود. بازارهایی کمتر شنیده و دیده شده که گشت‌وگذار در آن تجربه دلنشینی بود.


بازارحاجی، سرای مشیر، بازار حاج آقا جان و اردو بازار


شیراز گردی با نوشیدن یک جرعه بهارنارنج به پایان رسید. گوارای وجود.







سفر به جزیره کیش – 8 آذر 99


جزیره کیش و غروب‌های زیبایش، خیابان‌های تمیز و پیاده‌روی در ساحل سفید و پاکیزه، بازارهای لوکس و کشتی یونانی جادویی و هزاران زیبایی دیگر، در فصل پاییز دوچندان دلچسب می‌شود.


پانته‌آ این‌بار ما را با خود به کیش می‎برد:


روز اول


در روز اول کمی با پانی در خیابان‌های تمیز کیش قدم می‌زنیم و از قوانین و مقررات جالب و البته متفاوت شهروندی این جزیره با سایر شهرهای ایران آشنا می‌شویم.


به بازدید از درخت سبز کهنسال کیش می‎‌رویم و قصه‌های کمتر شناخته شده آن را می‌شنویم.


راستی این بار پانته‌آ در یکی از اقامتگاه‌های طرح آفتابگردون جابامای کیش میهمان است. با طرح آفتابگردون جاباما که آشنا هستید؟



سفر با پانته‌آ
غروب خورشید - کشتی یونانی کیش


روز دوم


البته که کیش تنها بازارگردی و بازی‌های آبی و شب‌نشینی در رستوران‌های لوکس نیست. کیش مناطق بکر و جذابی داره که دیدنش خالی از لطف نیست. اگر می‌خواهید سفر بعدی خود به کیش را جور دیگری برنامه‌ریزی کنید، استوری‌های روز دوم پانی را درباره داستان روستای صفین و خانه 200 ساله تاجر مرواید از دست ندهید.


البته که در روز دوم هم اخبار جالبی درباره قوانین کرونا در جزیره کیش از زبان کیش‌وندها می‌شنویم.


پانته‌آ شب دوم را هم در یکی از آپارتمان‌های طرح آفتابگردون اقامت کرد و  شرایط نظافت و امکانات آنجا را به ما نشان داد.


روز سوم


در روز سوم با پانی سفر کردیم به روستای باغو کیش و نشستیم پای حرف و دلگفته‌های «حسن خلدون». او صاحب قهوه‌خانه‌ای سنتی در روستای باغوست که از روزگار قدیم کیش، داستان‌های زیادی برای گفتن دارد.



پانی در کیش


سفر به اصفهان – 30 آبان 99


سفر دوم هم زمینی و با قطار بود، وسیله نقلیه مورد علاقه پانی. پانته‌آ به ما کوپه‌های پلمپ و ضدعفونی شده قطار را نشان می‌دهد که همچنان طرح فاصله‌گذاری اجتماعی (دو نفر در یک کوپه) را رعایت می‌کنند.


روز اول


از دل بازارهای تو در توی نقش‌جهان گذشت و به اقامتگاه سنتی اشکانی اصفهان رسید. لبخند میزبان، آقای اشکانی، اولین ارتباط دلگرم کننده پانته‌آ در اصفهان بود.


پانی می‌گوید آقای اشکانی مثل یک آشنای نزدیک است و به قدری مهمان‌نواز که گویی سال‌هاست با او آشنایید.


در روز اول اصفهان پانته‌آ بازارهای پر سر و صدا و زیبای اصفهان را به ما نشان می‌دهد، در کافه‌ای بر بام نقش جهان می‌نشیند و از آن فضای جذاب، شب‌های این میدان زیبا را با ما تماشا می‌کند.



سفر با پانی - اصفهان




روز دوم


میزبان روز دوم پانته‌آ در اصفهان اقامتگاه سنتی میناس بود. این خانه هم مانند بسیاری از ابنیه این شهر، قدمت چندین ساله دارد و قصه آن برمی‌گردد به دوران صفویه.


از آنجایی که این اقامتگاه در محله جلفای اصفهان قرار گرفته است، با پانته‌آ هم‌قدم می‌شویم در کوچه‌پس‌کوچه‌های این محله بسیار زیبا که محل زندگی مردم ارامنه‌ اصفهان است. کافه‌های جذاب و خانه‌های قدیمی، کوچه‌های سنگفرش شده و صدای ناقوس کلیسا.



پانته آ در اصفهان



روز سوم


اینبار خبری از خانه تاریخی و قدیمی نیست. میزبان روز سوم پانی در اصفهان، یک هاستل زیباست با فضایی مدرن  اما کاشی‌کاری شده.


کاشی‌های آبی که هرجا سرمیچرخانی دیده می‌شود، گویی نوعی نماد برای این اقامتگاه محسوب می‌شود. هاستل رگ راگ.



سفر با پانته‌آ - اصفهان
هاستل رگ راگ اصفهان




سفر به کاشان 25 آبان 99


پانی به عنوان اولین مقصد سفر، کاشان زیبا را انتخاب کرد، شهر گل و گلاب. با قطار 16:55  تهران – شیراز ، بعد از سه ساعت به مقصد کاشان رسید.


روز اول


اولین اقامتگاه پانی، اقامتگاه سنتی کاسیان کاشان بود. این اقامتگاه سنتی زیبا و درعین حال مجلل یک خانه تاریخی مربوط به دوران قاجار است که بیش از 250 سال قدمت دارد. حس و حال  عجیبی‌ست تنها مسافر این فضا بودن.


شب اول کاشان پانته‌آ تنها میهمان این ساختمان دلفریب 1250 متری بود. اقامتی توام با احساس ترس و شاید غربت.


اما بعد از یک استراحت دلچسب در رختخواب سنتی اتاق، صبح روز بعد چشمش که به منظره پشت پنجره افتاد، فهمید که ارزشش را داشت.


در روز اول پانی به دیدن خانه های تاریخی کاشان می‌رود و از حال و هوای شهر برای ما می‌گوید، حمام سلطان امین احمد و قصه تاریخی آن را برایمان بازگو می‌کند و بعد از خوردن یک فنجان قهوه در کافه سرای عامری‌ها کاشان‌گردی را ادامه می‌دهد.



پانته‌آ در کاشان
اقامتگاه کاسیان کاشان



روز دوم


برای روز دوم، اقامتگاه بومگردی خانه نقلی کاشان میزبان پانته‌آ بود. این خانه هم قصه‌های بسیاری از تاریخ را در دل دارد و با بیش از 150 سال قدمت، لقب کوچکترین خانه تاریخی کشور را نیز یدک می‌کشد و با همین عنوان به ثبت آثار ملی رسیده‌است.


اقامت در همچین فضایی یک تجربه منحصر به فرد است.


در روز دوم هم با پانی در باغ فین کاشان قدم می‌زنیم و بعد می‌رویم به کوچه‌های سرخ و کاهگلی ابیانه. یک قاب حیرت‌انگیز از پاییز.



سفر با پانته‌آ



روز سوم


پانته‌آ در روز سوم، میهمان اقامتگاه خانه پارسی کاشان بود. جایی که از نگاه میهمانانش معروف است به پاکیزگی و نظافت.


از نظر پانته‌آ یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهر کاشان سکوت و آرامش آن است. سکوتی که باعث می‌شود گوشمان با صداهایی که مدت‎هاست از آن غافلیم آشتی کند. صدای طبیعت، باد، شرشر آب، پر زدن پرندگان و...همان چیزی که این روزها به شدت به آن نیاز داریم.


اگر دوست دارید با پانته‌آ همراه شوید و در این روزهای خانه‌نشینی ایران را از زاویه‌ای دیگر ببینید، بسیاری از جذابیت‌های کشور چهارفصل‌مان را به صورت زنده تماشا کنید و برای سفر در روزهای روشن و بدون ترس و بیماری، برنامه‌ریزی کنید، #سفرباپانی را در اینستاگرام جاباما دنبال کنید.