بهترین فیلم های ایرانی که با لوکیشن خاصشان جاودانه شدند!
صحنه دویدن احمد روی راه زیگزاگ تپه در فیلم «خانه دوست کجاست» را به خاطر میآورید؟ یا زمانی که مادر فیلم «مادر» از روی ایوان خانه بزرگ حیاطدار پایین را نگاه میکرد و انگار قلب آدم برای ثانیهای از تپش میایستاد؟ اینها معروفترین لوکیشنها از بهترین فیلم های ایرانی هستند که در خاطر همه ما با جزییات کامل نقش بستهاند! آمادهاید این کوچه پس کوچهها، خانهها، محلهها و روستاها را با هم پیدا کنیم؟
ما در این نوشته نگاهی کردهایم به چند فیلم معروف و شاهکار ایرانی که در آن زیباترین صحنهها و لوکیشنها، برای ثانیهای روحمان را تسخیر و انگار ما را در یک لحظه از فیلم، قصه، زمان و مکان جدا میکند.
در این نوشته هیچ خطر لورفتن داستانی وجود ندارد!
فیلم گاو
اگر اهل سینما باشید، حتما فیلم گاو ساخته داریوش مهرجویی را دیدهاید؛ فیلمی که با اقتباس از داستانی در کتاب عذاداران بیل، ساخته شده و ماجرای مردی را روایت میکند که پس از باخبر شدن از مرگ گاوش، مسخ میشود.
«مش حس اگه تو گاوی دمت کو؟ شاخِت کو؟»
این دیالوگهای ماندگار و این فیلم جاودانه از بهترین فیلم های ایرانی است که در دهی در بیابان بویینک در قزوین فیلمبرداری شده است.
راهی قزوین اگر شدید میتوانید به سمت آقا بابا بروید تا در مسیر، این ده را هم پیدا کنید.
سه گانه کروکر
اگر فیلمهای عباس کیارستمی را دیده باشید، میدانید که طبیعت در هر کدام از این فیلمها چه نقش پررنگی بازی میکند، طبیعت بکری که خود کارگردان هم میگفت برای فیلمبرداری به هیچ عنوان حاضر نیست، به ذرهای از آن آسیب برساند.
خانه دوست کجاست، زندگی و دیگر هیچ، زیر درخت زیتون را به سهگانه کروکر هم میشناسند، لوکیشن هر سه فیلم در همین روستای کروکر در رستمآباد گیلان بوده است و دیدن یک سکانس از هر کدام از این فیلمها کافیست که شما عاشق و غرق در زیبایی این روستای جاودانشده در فیلمهای کیارستمی شوید.
قطعا این سه فیلم هم مانند بسیاری از فیلمهای کیارستمی در لیست بهترین فیلم های سینمای ایرانی قرار میگیرند، اما به جرات میتوان گفت از بین اینها، یک صحنه شاهکار در ذهن همه ما ماندگارترین است؛ صحنه دویدن احمد از زیگ زاگ روی تپه به سمت جایی که فکر میکنه «خانه دوست» آنجاست.
کروکر در رودبار گیلان قرار دارد، جایی که طعمه زلزله هم شده بود و حالا دیدنش بیش از هر چیز شما را دلتنگ فیلمها میکند، دلتنگ تصویر سادهای از خانههای روستایی و مردم سادهاش که با دیدنشان دوست داشتیم ما هم در همان قاب، زندگی میکردیم.
باشو، غریبه کوچک
«اما انه گيمي مرغانه، شما انه چي گيدي؟!» این صحنه را به یاد میآورید؟ تلاش سوسن تسلیمی در نقش نایی برای پیدا کردن یک زبان مشترک با باشو که راه درازی را آمده بود تا از جنگ فرار کند.
اگر غرق در فیلم باشو، غریبه کوچک شوید میبینید که چرا یکی از بهترین فیلم های ایرانی است و چرا هنگام دیدن آن ناگهان مسحور زیباییهای شمال میشوید! بله این فیلم هم در گیلان فیلمبرداری شده است!
فیلمبرداری باشو، غریبه کوچک، در واقع در بخشهای مختلف گیلان انجام شده؛ اسالم، شاندرمن ماسال، کپورچال بندر انزلی. اما چه فرقی میکند؟ به گیلان که سفر کرده باشید، میدانید که قدم به قدمش سبزی چشمنواز و جاهای دیدنی فراوان است!
رنگ خدا
چشمانتان را ببندید و «محمد» رنگ خدا را وقتی با دستهایش روی برگها میکشید و زیر لب میخواند، به خاطر بیاورید. اگر رنگ خدا را ندیدهاید، قطعا یکی از بهترین فیلم های ایرانی را از دست دادهاید! بالا رفتن از درخت، غرق شدن در دشت گل، همه صحنههایی است که اگر رنگ خدا را دیده باشید، در خاطرتان هک شده و چه چیزی بهتر از اینکه بدانید این همه زیبایی در کجا فیلمبرداری شده است.
دهستان ساحلی جوکندان در تالش گیلان، جایی است که مجید مجیدی با دستهای کوچک محمدِ قصهاش به ما یاد داد چطور میشود برگ، درخت و ساقه گلها را خواند!
از همان داخل فیلم هم معلوم است که مسافران این منطقه با چه بهشتی مواجه میشوند! آبشار نیلرود جوکندان، ییلاق اسبومار، تالاب جوکندان، پیادهروی جوکندان به ییلاق اسبومار، جنگلهای جوکندان، سواحل و دریای جوکندان و سِل گردکوه از جاهای دیدنی جوکندان هستند، جایی که روی برگ و طبیعتش برایتان قصههایی نوشته شده است.
اگر نزدیک تالش بودید، خودتان را از دیدن تالاب جوکندان محروم نکنید، این تالاب جزو تالابهای دریایی ساحلی شمال و از جمله تالابهای نادر و انگشتشمار گیلان است که میتوان از کنارش به منظره جنگلهای هیرکانی چشم دوخت.
ماهی و گربه
اگر به فیلمهای تعلیقدار و دلهرهآور علاقهمندید، پس قطعا باید ماهی و گربه را ببینید، یکی از بهترین فیلم های ترسناک ایرانی است. داستان فیلم در مورد رستورانی است که برای تهیه گوشت شکار سراغ جوانانی میرود که در آن منطقه برای بادبادک بازی کمپ کردهاند؛ این داستان ترسناک است اما باور کنید با همه وحشت ناگهان به خودتان میآیید و میبینید غرق زیبایی منطقه شدهاید و با خودتان میگوید «هرقدر هم خطرناک» باید سفری به این ناحیه زیبا بکنید!
داستان فیلم ماهی و گربه دقیقا دور دریاچه سقالکسار در روستایی با همین نام در دهستان لاکان و رشت فیلمبرداری شده است.
روستای سقالکسار فاصلهای کوتاه با رشت دارد و تمیزترین دریاچه استان گیلان است. اگر به این روستا سفر کنید و کنار دریاچه 10 دقیقهای بنشینید، سکوت آن شما را احاطه میکند؛ بهتر است در آن لحظه به هر چیزی فکر کنید، جز موضوع فیلم ماهی و گربه!
کنار این دریاچه زیبا بیترس و دلهره، کمپ هم میتوانید بزنید!
خب قرار است از گیلان بیرون برویم و برسیم به شهرهای دیگر ایران که میزبان بهترین فیلم های سینمایی شدند، اما نباید فیلم جهان با من برقص سروش صحت را از فهرست فیلم های با زیباترین مناظر که در گیلان ساخته شده است، جا بیندازیم.
باید بدانید که هرکدام از این فیلمها در بکرترین جاهای شمال فیلمبرداری شدهاند و به همین خاطر هم حس یک طبیعت ناب و دستنخورده را دارند. بخشی از این بکرترین جاهای دیدنی شمال را در مجله جاباما میتوانید پیدا کنید.
فرش باد
قطعا نمیتوان در فهرست بهترین فیلم های ایرانی دنبال زیباترین لوکیشنها گشت و به اصفهان و فیلمهایی که در اصفهان ساخته شدهاند، برنخورد. فیلم فرش باد روایتگر داستان عشق شیرین و کودکانه ساکورا و روزبه و فرشی است که با دو گره این عشق را جاودانه کرده است و این روایت شیرین هم در کوچه پس کوچههای قدیمی اصفهان میگذرد.
اگر میخواهید غرق در هنر فرشبافی اصفهان و دستنخوردهترین بافت این شهر شوید، قطعا باید فرش باد را تماشا کنید.
البته حالا که سری به پیچ و تاب خیابانها و خانههای اصیل اصفهان زدیم، بیایید یادی هم از «قصههای مجید» کنیم که همین جا فیلمبرداری شده است، یکی از بهترین سریال های ایرانی که بسیاری از ما کودکیمان را با آن گذراندیم.
البته اصفهان فقط در همین یک فیلم و سریال روی پرده سینما نرفته است، زیباییهای اصفهان آنقدر زیاد است که الهامبخش داستانهای فراوان میشود.
دونده
امیرو را به یاد دارید؟ پسری که آرزویش رفتن به آن سوی آبهای خلیج فارس بود و برایش با تمام وجود میجنگید؟ دونده یکی از بهترین فیلم های سینمایی ایرانی است و اولین فیلم پس از انقلاب که مورد توجه جهان قرار گرفت.
صحنه دویدن امیرو در یک مسابقه زیر آفتاب تند و سوزان و رسیدن به قالبهای یخی که حتی دیدنشان در تصویر هم میتواند حس تشنگی، داغی هوا و خنکی خوردن یخ به صورت را همه با هم برایمان تداعی کند، در آبادان فیلمبرداری شده است.
آبادان، الهامبخش امیر نادری بود تا شاهکاری را بسازد که به نظرمیرسد تاریخ ندارد و نخواهد داشت.
گرمای آبادان با گرمای مردمش گره خورده و یکی از جذابترین جاهای ایران برای سفر است. پس اگر در یک زمستان خنک دلتان یک جای گرم و دلچسب خواست که بتوانید غرق زیبایی نخلستانهایش شوید، به آبادان بروید و شبهای بیانتها و بازارهای زنده تا دم صبحش را از دست ندهید.
اژدها وارد میشود
اصلا داستان این فیلم با منطقه و اعتقدات محلیان گره خورده است، داستانی پر از گره و ابهام و سوالات بیانتها.
واقعا لوکیشنی بهتر از قشم برای ساختن یک فیلم سورئال مثل اژدها وارد میشود، نیست. قشم سرزمین شگفتیهاست و اگر شما با یک دوربین معمولی هم وارد آن شوید و چند فیلم معمولی از گوشه گوشه قشم مثل دره ستارگان، جزیره ناز، جنگل حرا، دره تندیسها، غار خربس و نمکدان بگیرید، به راحتی با کنار هم گذاشتنشان میتوانید صحنههای غریبی را به وجود آورید.
اژدها وارد میشود اما فیلمی است که در یکی از معروف ترین و بهترین جاهای دیدنی قشم، یعنی دره چاهکوه فیلمبرداری شده است. این دره در اثر فرسایش سنگهای رسوبی پدید آمده و یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری قشم است.
پس اگر راهی قشم شدید، سری هم به دره چاهکوه بزنید تا بدانید چرا این دره خیالانگیز سوژه داستانهای تخیلی برای محلیان و غیرمحلیان میشود.
مادر
برسیم به تهران و یکی از بهترین فیلم های ایرانی که در تهران فیلمبرداری شده است، فیلم مادر و خانه معروف آن. بخشهای عمدهای از داستان فیلم مادر ساخته علی حاتمی در خانهای میگذرد که اهالی مهمان مادر آن خانه هستند. در این خانه شاهد دعوا، قهر و آشتی هستیم و به روایت داستانهای قدیمی اهالی خانه گوش میکنیم.
خانهای که در آن «مادر» مو به مو و خط به خط توصیههای مراسمش را گوشزد میکرد که «سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچهها، نه با اسراف.» خانهای که در آن دیالوگهای طنازانه آمیخته با شادی و غم گفته میشد و علی حاتمی آنها را هنرمندانه در تاریخ ثبت میکرد، در خیابان شیخ هادی تهران، واقع شده است یا بهتر بگوییم واقع شده بود. حالا جایش را ساختمانی امروزی گرفته که هیچ نشانی از زیبایی آن خانه با صفا با حیاط و حوضی که مهین در آن میوه میشست، ندارد.
خب سفر به دل بهترین فیلم های ایرانی و دیدن لوکیشنهایی که با این فیلمها ماندگار شدند، چطور بود؟ قطعا این لیست نه از فیلمها کامل است نه از لوکیشنها؛ پس شما به ما بگویید که اگر این لیست را مینوشتید، کدام فیلم و کدام لوکیشن را به آن اضافه میکردید؟